معماری سبز ، یک سبک خاص از معماری میباشد .جذابیت فعالیت در این حوضه انقدر زیاد است که نا خودآگاه سبب جذب افراد میشود.
معماری پایدار از گذشته تا کنون مورد استقبال معماران زیادی بوده است که در این حیطه آثار شگرفی نیز پدید آمده ، اصول اصلی پدید آمدن این سبک حفظ محیط زیست و استفاده از انرژی طبیعی است ، ما در این مقاله قصد آشنایی بیشتر شما با این سبک بینظیر از معماری را داریم.
محافظت کردن از انرژی سبز وهمچنین انرژی های تجدید پذیر و به کار گیری از آنها به صورت پایدار قدم بزرگی در حفظ منابع طبیعی میباشد، در همین حین پیشنهاد برای ساخت بناهایی که مصرف منابع فسیلی در آنها به کمترین میزان خود برسد بزرگترین پیشرفت محسوب میشود.
محافظت کردن از انرژی سبز وهمچنین انرژی های تجدید پذیر و به کار گیری از آنها به صورت پایدار قدم بزرگی در حفظ منابع طبیعی میباشد، در همین حین پیشنهاد برای ساخت بناهایی که مصرف منابع فسیلی در آنها به کمترین میزان خود برسد بزرگترین پیشرفت محسوب میشود. اگر ما درک مناسبی از منابع تحت اختیار خود داشته باشیم صد در صد به بهترن شکل میتوانیم آنهارا حفظ کنیم احداث بنا در سایت مورد نظر نیازمند دانش و تجربه بالایی میباشد ، چرا که اگر بنا در درست ترین حالت ممکن قرار گیرد با صرف کمترین میزان انرژی میتواند به بهره برداری برسد ، پس با یک جهت گیری مناسب به ساده ترین حالت ممکن میتوان آسایش و آرامش را برای مصرف کنندگان این بنا فراهم آورد ، به تمامی این اقدامات معماری سبز گفته میشود در ادامه به معرفی شش آیتم درمورد معماری سبز خواهیم پرداخت.
اولین و مهمترین رکن در معماری سبز حفظ انرژی های زمینی میباشد ، پس طراحی بنا باید به گونه ایی باشد که درآن استفاده از منابع فسیلی به کمترین میزان خود برسد، در زمانهای گذشته با توجه به محدودیت امکانات درک این مسئله برای افراد دشوار بود ، امروزه نیز با تنوع بالای مصالح و ترکیب آنها بایکدیگر بیشتر تمرکز در طراحی ها به سمت رفع نیاز کاربران میباشد تا پایداری ، طبق نظریه مجتمع زیستی خانه صرفا محلی جهت محافظت از افراد درمقابل سرما و گرما میباشد ویا به عبارتی مکانی برای سکونت است.
تعامل با اقلیم دومین فاکتور مهم در معماری سبز میباشد ، به این صورت که طراحی بنا باید به نحوی باشد که بتوان از اقلیم و منابع موجود در محل استفاده کرد ، ساخت بنا واستقرار آن همچنین جانمایی فضا ها داخلی باید به نحوی باشد که سطح آرامش وآسایش کاربران آن افزایش یابد همچنین با استفاده از عایق بندی اصولی میزان مصرف انرژی فسیلی به حداقل برسد، در این سبک از معماری این دو عملکرد به دلیل نقاط مشترک زیادی که با هم دارند به بهترین شکل یکدیگر را پوشش میدهند.
برای مثال در شهر یونان ، جانمایی شهر به گونه ایی است که مانع ورود سیل به شهر شده اند و با متمایل شدن شهر به سمت جنوب کمال استفاده را از نور خوشید میبرند .
استفاده از معماری پایدار فقط برای ایجاد آسایش ساکنین و یا سیستم گرمایشی نیست بلکه در اکثر مناطق معماران از این سبک جهت خنک کردن فضا نیز استفاده میکنند.
معماری سبز
مطابق اصول معماری سبز دریک بنا استفاده از منابع انرژی باید به حداقل برسد و زمانی که ساختمان به انتهای عمر مفید خود برسد بتوانیم آن را به بنایی با کاربری جدید تبدیل کنیم.
در معماری سبز این واقعیت که درست زمانی که منابع انرژی محدود یا از بین میروند راه های جدیدی خلق میشود انکار ناپذیر است ، که طبق همین راه ها میتوان ازیک بنا با کاربری خاص بنایی جدید با کاربری متفاوت به وجود آورد ، اما این همه قضیه نیست و گاها شاهد ارزش بنا علاوه بر تاریخی بودن آن بوده ایم ، البته منکر اینکه باز سازی و مرمت یک ساختمان چقدر هزینه بر است نیزنمیشویم اما در معماری سبز آنقدر مزایای زیادی به وجود می آید که توجیه اقتصادی خواهد داشت.
معماری سبز
احترام به کاربران قلب تپنده معماری سبز میباشد.در معماری سبز محترم شمردن تمام مشترکات یک سایت اصلی اساسی است که انسان نیز جزء این مجموعه میباشد ، تمام بنا های ساخته شده جهان بدست بشر به وجود آمده اند اما در تعدادی اندک از آنها میتوان حرمت وجود بشر را به وضوح دریافت کرد ، و این واقعیت که در برخی از سازه ها به راحتی ابعاد انسانی را رد میکنند وجود دارد.
معماران باید به این نکته توجه داشته باشند که مسائل ایمنی و فرایند تشکیل یک طرح همان اندازه که برای مصرف کنندگان مهم است بای جامع بشری نیز هائز اهمیت میباشد.
طبق گفته معمار استرالیایی گلن مورکات "هر بنا باید بتواند زمین را به گونه ایی نرم ، سبک و آهسته لمس کند" که گفته ایی بسیار شگرف در معماری سبز میباشد ، این نکته امری بسیار مهم در این سبک از معماری میباشد که با عملکردن به آن نکات و ویژگی های فراوانی را برای طراحان و کاربران آشکار میسازد ، حال اگر بنایی در نهایت حرص آلودگی تولید کرده و بشدت انرژی مصرف کند در حق زمینی که روی آن قرار گرفته و حتی مصرف کنندگان آن بنا همچنین محیط زیست مرتکب بزرگترین نوع خیانت شده است و قطعا نمیتواند زمین را نرم ، سبک و آهسته لمس کند.
ما باید به این امر واقف باشیم که نمیتوانیم در هرزمینی هر ساختمانی را بنا کنیم و یا آن را جداسازیم ، نکته قابل توجه این است که با خروج بنا از سایت ، زمین دوباره زنده نمیشود!
معماری سبز
بارز ترین نمونه محل سکونت سنتی عرب های چادر نشین است که در لمس زمین توسط بناهایشان آرامش و سبکی توسط جابجایی با خانه هایشان وجود نداشت ، موضوع فقط محل سکونتشان نبود بلکه شامل اموال آنها نیز می شد . درکل احترام به سایت یعنی بنایی که کمترین مقاومت و اخلالی در زمین به وجود آورد.
آخرین اصل در معماری سبز کل گرایی می باشد که تمام 5 اصلی که گفته شد باید با هم در کل گرایی سهیم باشند .
پیدا کردن ساختمانی که قابلیت اجرای تمام اصول پایدار را داشته باشد قدری دشوار است چرا که هنوز این سبک از معماری آنگونه که باید مورد شناخت مخاطبین قرار نگرفته.
در اصل تلاش باید بر این باشد که معماری سبز فراتر از ساختمان رفته و به شهرها دست یابد چرا که کالبد شهر بسیار فراتر از ساختمان میباشد .
در آخر نام چند معمار که در این سبک فعالیت چشمگیری دارند را نام میبریم :
اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر میدهد.
برای ثبت نظر ابتدا باید به سایت وارد شوید